همچنان می‌دانید که بازاریابی محتوایی یکی از با ارزش‌ترین استراتژی‌های بازاریابی است که می‌توانید برای برند خود از آن استفاده کنید. در فاز استارتاپی، زمان یا هزینه زیادی ندارد، و پتانسیل این را دارد که بالاترین بازگشت سرمایه را حاصل کند.
اما چگونه می‌توانید دریابید که بازاریابی محتوایی شما چه مقدار از هزینه را بازمی‌گرداند؟ چه کاری می‌توانید انجام دهید تا بیشتر از ارزش آن برای آن هزینه نکنید؟
دانستن چگونگی محاسبه نرخ بازگشت سرمایه از کمپین بازاریابی محتوایی از بروز این معضلات جلوگیری می‌کند. هنگامی که با نرخ بازگشت سرمایه آشنا باشید می‌توانید برای بهبود کمپین‌های خود تلاش کنید یا بر روی سودآورترین نواحی استراتژی خود تمرکز بیشتری داشته باشید.
۲ مشکل کلی که با نرخ بازگشت سرمایه با آن‌ها روبه رو خواهید شد
پیش از محاسبات، باید بدانید که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی محتوایی چه مشکلاتی به همراه دارد. اولین آن‌ها ماهیت بلند مدت بازاریابی محتوایی است. تقریبا تمامی کمپین‌های بازاریابی محتوایی در مرحله آغازین نرخ بازگشت سرمایه منفی دارند، بر این اساس مقادیر اولیه نرخ بازگشت سرمایه باید با مقیاس بسیار کمی در نظر گرفته شود.
مشکل دوم مربوط به پیچیدگی محاسبات عینی چند متغیره بازاریابی محتوایی است. به عنوان مثال برای محاسبه شهرت برند نمی‌توان مقدار دقیقی تعیین نمود. اما هر گونه پیشرفت در این جا می‌تواند در قالب فروش بیشتر نشان داده شود.
بر این اساس هنگامی که محاسبات نرخ بازگشت سرمایه خود را نهایی نمودید، باید این دو مسئله را در نظر داشته باشید. در اینجا چهار مرحله برای انجام این کار را مطرح کردیم.
۱) هزینه‌های صرف شده را محاسبه کنید
ابتدا مفهوم “سرمایه” در معادله “نرخ بازگشت سرمایه” را درک کنید. به این توجه کنید که چه هزینه‌ای برای استراتژی بازاریابی محتوایی خود صرف می‌کنید. اگر صرفا از یک آژانس بازاریابی محتوایی کمک گرفته‌اید، این هزینه را به صورت مستقیم خواهید یافت.
با این حال اگر از چندین بازاریاب استفاده می‌کنید، یا کارکنان تمام وقت خود را در کمپین محتوا صرف می‌کنند، باید هزینه‌های آنان را با توجه به زمان و حقوق آنان محاسبه کنید. در نهایت یک برآورد دقیق ارائه دهید. به عنوان مثال چه میزانی برای بازاریابی محتوایی در یک ماه معین هزینه کرده‌اید.
۲) ارزش نرخ تبدیل را محاسبه کنید
بزرگترین قطعه پازل نرخ بازگشت سرمایه، میزان درآمدی است که از محتوای شما به دست آمده. بهترین روش محاسبه آن از طریق نرخ تبدیل وبسایت شماست. ابتدا باید ارزش یک تبدیل را تعیین کنید که می‌توانید با توجه به نحوه کسب و کار شما در ارائه نرخ تبدیل، بسیار ساده یا بسیار پیچیده باشد.
به عنوان مثال اگر برای فروش محصولاتی ارائه می‌دهید، تنها کاری که نیاز است انجام دهید این است که قیمت خرید متوسط را محاسبه کنید، اما برای چرخه‌های فروش پیچیده‌تر، محاسبه مستقیم امکان پذیر نیست. بنابراین تعداد تبدیل‌های در طول یک ماه را در نظر بگیرید، گام بعدی این مرحله را کامل می‌کند.
مقالات مرتبط:
۵ نکته کلیدی برای بهبود نرخ تبدیل
۱۱ روش Call To Action برای افزایش کلیک و نرخ تبدیل
آشنایی با مفهوم نرخ تبدیل و بهینه سازی نرخ تبدیل
۳) تاثیر ترافیک را محاسبه کنید
حال باید این نرخ‌های تبدیل را محدود به افرادی کنید که استراتژی بازاریابی محتوایی شما بر روی آن‌ها تاثیر گذار بوده است. برای شروع، تقریبا تمامی ترافیک ارگانیک شما (از موتورهای جستجو) حداقل به طور غیر مستقیم به استراتژی بازاریابی محتوایی شما مربوط می‌شود. محتوای شما لینک‌های ورودی را جذب می‌کند، که باعث افزایش قدرت دامنه شما می‌شود، و همچنین توسط موتورهای جستجو بیشتر دیده خواهد شد.
همچنین ترافیک ارجاعی (Referral) شما احتمالا نتیجه استراتژی بازاریابی محتوایی خارج از وبسایت شماست. می‌توانید با منبع ترافیک فیلتر کنید تا دقیق‌تر مشخص کنید. به علاوه اگر از محتوا در کمپین شبکه‌های اجتماعی خود استفاده می‌کنید، می‌توانید اکثر ترافیکی شبکه‌های اجتماعی را نیز محسوب کنید.
در پایان این مرحله باید برای کلیه تبدیل‌های ماهانه مربوط به کمپین محتوای خود، یک عدد داشته باشید. این مقدار را با متوسط ارزش تبدیل خود چند برابر کنید، در نهایت یک مجموعی از مزایای بازاریابی محتوایی خود ماهانه به طور کامل دریافت خواهید کرد.
۴) مزایای کیفی و محیطی را در نظر بگیرید
با این وجود این مقداری که به دست آورده‌اید، پایان راه نیست. شما همچنین باید مزایای محیطی و غیر قابل محاسبه که کمپین محتوای شما ارائه می‌دهد را محاسبه کنید. از قبیل:
دیده شدن برند. این که محتوای خود را در یک وبسایت خارجی ارائه دهید نشان دهنده این است که افراد بیشتری با برند شما آشنا می‌شوند، طرف نظر از اینکه آیا بر روی وبسایت شما کلیک می‌کنند یا خیر. ممکن است در آینده به وبسایت شما مراجعه کنند یا اینکه اگر دوباره با برند شما مواجه شدند، بر روی وبسایت شما کلیک کنند.
شهرت برند. هنگامی که تعداد خوانندگان، هواداران، روابط شما با ناشران بزرگ بیشتر می‌شود، شهرت برند شما رشد خواهد کرد. این مسئله باعث می‌شود بازدیدکنندگان به برند شما اعتماد بیشتری به دست آورند و در آینده نرخ تبدیل بالاتری داشته باشند.
حفظ مشتری. محتوای شما مسئول حفظ مشتریان وفادار و راضی فعلی شماست. به ویژه اگر یکی از استراتژی‌های محتوای شما به خدمات مشتریان اختصاص یابد. اما سنجش درجه این تاثیر گذاری کمی پیچیده است.
ارزش آینده. در نهایت فراموش نکنید که آنچه که تاکنون اندازه گیری کرده‌اید، تنها یک جزء از کمپین شماست. از تلاشهای فعلی خود برای آینده نیز ارزش ارائه دهید.
در نهایت
به عنوان یک تخمین، می‌توانید هزینه‌های ماهانه خود را با مزایای سود ماهانه کمپین محتوای خود مقایسه کنید تا نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی محتوایی را تعیین کنید. با این حال مزایای محیطی و عوامل پیچیده باعث پیچیدگی بیشتر در تعیین مقدار دقیق این محاسبه می‌شود.
در عوض از آن به عنوان یک راهنما استفاده کنید تا به جلو حرکت کنید. آیا ترافیک ارجاعی بیشتری نسبت به ترافیک ارگانیک دریافت می‌کنید؟ آیا در نواحی خاص بیش از حد یا به اندازه کافی هزینه می‌کنید؟ هرچه بیشتر از کمپینتان اطلاعات داشته باشید، در آینده نتایج بیشتری کسب می‌کنید.
برای دریافت نرخ بازگشت سرمایه بالا و بازدهی بیشتر در کمپین‌های خود از پلتفرم تبلیغات همگن کانگورو در کسب و کار خود استفاده کنید. کانگورو به شما کمک می‌کند تا میزان آگاهی از برند خود را در سراسر وب گسترش دهید و در نتیجه آن سود دهی بالایی کسب کنید.
مقالات مرتبط:
۵ روش به دست آوردن نرخ بازگشت سرمایه از شبکه های اجتماعی
چرا باید برای تبلیغ رسانه‌های خود هزینه کنید؟
منبع: dadefili
